سخت نوشت پیرامون یک اتفاق

یک ساعتی جلوی خانه این پا و آن پا کرد ، لامپ اتاق که خاموش شد کلید را به آرامی توی قفل چرخاند و بدون درآوردن لباس هایش به زیر پتو رفت. 

پ ن : سخت است پدر باشی ، یلدا باشد ، هندوانه نباشد.

نظرات 6 + ارسال نظر
حاج علی سه‌شنبه 29 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 02:08 ب.ظ http://s-minimal.blogsky.com

سخته اشک های یه مردو دیدن...و سخت تر دیدن یک مرده زمانی که واسه خاطر بیپولی جلو دخترش سر خم میکنه.

سخته...سخت

وانیا چهارشنبه 30 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 10:54 ب.ظ http://BFHVANIYA.BLOGSKY.COM

سخته شکستنه یه مرد جلوی خانوادش

یلدات مبارک
هر روز و هر شبت پراز شادی

سیامک پنج‌شنبه 1 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:22 ق.ظ http://siamaksalimy.blogsky.com/

و چقدر سخت است از فرط سرما توان چرخاندن کلید هم نداشته باشی .

امیرحسین یکشنبه 4 دی‌ماه سال 1390 ساعت 08:36 ب.ظ http://sibekal.blogsky.com

روزگار غریبی است
نازنین

یه بنده خدا جمعه 16 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:47 ب.ظ

عالی!
فقط همین...
یاعلی!

میم.عین دوشنبه 3 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 07:55 ب.ظ http://he3ghari20.blogfa.com/

سخته..
آپم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد